بررسی تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس تحصیلی دختران دبیرستانی
این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
مقدمه و هدف: مسایل خانوادگی و تحصیلی از عمدهترین علل استرس نوجوانان میباشد. بطوری که یک سوم دانشآموزان استرسی بیش از متوسط را تجربه میکنند. استرس در موسسات تحصیلی موضوع مهمی در دوران تحصیل فرد میباشد. در صورتی که به خوبی کنترل نشود، میتواند اثرات مثبت و منفی زیادی داشته باشد. یکی از مهارتهای مفید جهت مدیریت استرس مهارتهای هوش هیجانی است. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس تحصیلی دختران نوجوان بوده است.
مواد و روشها: مطالعه از نوع تجربی همراه با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. دو دبیرستان دخترانه از بین هر طبقه در دستهبندی آموزش و پرورش به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. در مجموع 50 دانشآموز که دارای معیار ورود به مطالعه بودند در گروه آزمون و 50 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه استرس تحصیلی گادزلا پاسخ گفتند. سپس واحدهای گروه مداخله به مدت 6 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش مهارتهای هوش هیجانی قرار گرفتند. 2 هفته پس از پایان مداخله، مجددا دانشآموزان هر دو گروه پرسشنامه مذکور را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای منویتنی، تیزوج و مستقل، مجذور کای و .... مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: میانگین نمرات عوامل استرسزای تحصیلی در بعد استرس ناشی از تعارضات فشارها تغییرات و استرس خودتحمیلی پس از مداخله در گروه آ زمون کاهش معنیداری داشت (05/0 p<). میانگین نمرات در گروه آزمون بعد از مداخله افزایش معنیدار داشت. در بعد واکنش به استرس میانگین نمرات دختران گروه آزمون بعد مداخله کاهش معنیداری یافت(05/P<0 )
نتیجهگیری: از آنجا که برنامه بهداشت مدارس یک بخش تلفیقی از بهداشت جامعه است، جنبه اصلی این برنامه ها، توسط پرستار بهداشت جامعه در زمینههای نظارت، مشاوره و آموزش بهداشت انجام میشود . پرستاران بهداشت جامعه نقشی محوری جهت تامین سلامت و بهداشت جسمی و روانی دانشآموزان در قالب مربی بهداشت مدرسه، دارند. لذا میتوان نتایج این مطالعه را به پرستاران بهداشت مدرسه بازخورد نمود.
در قرن حاضر 'استرس' یکی از مهمترین زمینههای پژوهش در علوم مختلف به شمار میآید و اهمیت رویدادهای استرسزا در بروز مشکلات متعدد فردی و اجتماعی بر کمتر کسی پوشیده است (1). سازمان بهداشت جهانی انتظار دارد که اختلالات مرتبط استرس در سال 2020 بعنوان دومین علت شایع ناتوانی در میان ملتها تبدیل شود (2). استرس بخش انکارناپذیر زندگی روزانه است که میتواند بهداشت جسم و روان را متاثرکند(1) و شاید عمومیترین مساله زندگی روزمره انسان باشد، بطوری که گروهی از صاحب نظران آن را بیماری شایع قرن نامگذاری کردهاند. دوران ما، عصر استرس و فشارهای عصبی است، دورهای که در آن انسان بیش از هر زمان دیگری در معرض عوامل ایجادکننده استرس قرار گرفته و مسائل و مشکلات بیشماری از هر طرف او را احاطه کرده است (3). نقش استرسهای روانی – اجتماعی، همواره به عنوان یکی از مهمترین عوامل پیدایش و شکل گیری بیماریهای مختلف جسمانی، روانی و مرگ و میر افراد مطرح بوده است(4).
در بسیاری از پژوهشها، مواردی از قبیل زخم معده، دیابت، آسم، اختلالات پوستی، بی خوابی، سندرم روده تحریک پذیر، اضطراب، بیماریهای کرونر قلبی، میگرن، سردردهای عصبی، تبخال عفونی و ویروسی، عفونتهای اداری، تومور، فراموشی، هراس، افزایش کلسترول خون، تندخویی و پرخاشگری و ریزش مو را از جمله بیماریهای ناشی از استرس تلقی شده اند(4 و 5). همچنین ارتباط بین استرس و انواع آسیبهای اجتماعی به ویژه مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر در پژوهشهای متعدد مورد تائید قرار گرفته است. نکته مهم آن است که استرسها نه تنها در شروع و عود بیماری، بلکه در امر درمان این اختلالات نیز تاثیر بسزایی دارند (6). بر پایه برآورد پزشکان، 75 درصد از شکایات پزشکی، استرس می باشد(1). طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت در سال 2002 میلادی، حدود 1500 میلیون نفر در جهان، دچار یکی از اختلالات عصبی، روانی و روانی- اجتماعیاند ، که حدود نیمی از آنها را اختلالات خفیف روانی ، همچون افسردگی و اضطراب ، شامل میشود و نزدیک به 20 درصد از کل مراجعان به مراکز بهداشتی عمومی در جهان را تشکیل میدهند (1و3).
علیرغم وجود فشارهای روانی در تمام مراحل زندگی ، برخی از مراحل، از جمله نوجوانی بدلیل رویارویی با تغییرات همه جانبه با فشار بیشتری همراه است. دوران بلوغ در بیشتر نوجوانان همراه با فشار و استرس میباشد. این فشارها باعث بروز هیجانها، مشکلات عاطفی و گاهی روانی برای آنها میشود. نوجوان در مسیر رشد خود با مسائل متفاوتی روبهرو شده و سعی در کسب مهارت برای مقابله با رویدادهای زندگی را دارد (7).
برخی مطالعات در آمریکا نشان دادهاند که بیش از یک سوم (35 %) نوجوانان استرس دارند(8). انجمن روانشناسی آمریکا در سال 2000 میزان شیوع اختلالات اضطرابی در سنین نوجوانی و جوانی را از 2 تا 27 درصد گزارش کرده است و اعلام میدارد که حدود 35 درصد کودکان آمریکا مشکلات سلامتی مرتبط با استرس را تجربه میکنند (9) .
همچنین اطلاعات آماری در برخی مطالعات نشان میدهد که تقریبا 25 درصد از نوجوانان حداقل یک مورد از موارد استرسزای زندگی را در این دوره حساس و مهم زندگی خود تجربه خواهند کرد(10). اغلب نوجوانان هنگامی که با موقعیت خطرناک، دشوار یا دردناک روبرو می شوند و امکاناتی برای مقابله ندارند، استرس زیادی را تجربه میکنند. استرس بر برخی از نوجوانان فشار بیش از حد تحمیل میکند. وقتی این اتفاق میافتد، عدم مدیریت استرس میتواند منجر به اضطراب، گوشهگیری، پرخاشگری، بیماری جسمی و مهارتهای مقابله ای نادرست، مثل سوءمصرف موادگردد (12). نقش تجارب استرسزا در تکامل نوجوان به روشی که آنها بکار میبرند تا با استرس و مشکلات سازگار شوند، بستگی دارد. پاسخهای سازگارانه به استرس ممکن است برخی تجارب استرسزا و میزان اختلالات گذرای ناشی از آن را کاهش دهد. در حالی که سایر الگوهای سازگاری ممکن است باعث افزایش میزان استرس و پیامدهای وخیم و طولانی مدت شوند (13).
عواملي وجود دارند كه در تكوين شخصيت كودكان و نوجوانان مؤثر ميباشند از جمله «خانواده ، مدرسه ، اجتماع ، دوستان» و اگر اين عوامل نتوانند هر كدام وظيفه خود را به نحو احسن انجام دهند، ميتوانند مهمترين عامل مؤثر در فشار رواني نوجوانان محسوب شوند)14). پژوهشها نشان میدهند که مسایل خانوادگی و تحصیلی از عمدهترین علل نگرانی و استرس روانی در کودکان و نوجوانان میباشد. نوجوانان و کودکان سن مدرسه، بیان میکنند که عوامل استرسزای زیادی را در زندگی روزانهشان تجربه میکنند. بطوری که یک سوم دانشآموزان استرسی بیش از متوسط را تجربه میکنند. موسسات آموزشی شرایط متفاوتی نسبت به سایر موسسات غیر آموزشی دارند و لذا نوع، علل، میزان استرس و همچنین پیامد ناشی از آن، متفاوت میباشد(11).
تکالیف درسی، فشار همسالان، امتحان دادن، گرفتن نمرات ضعیف، زورگویی در مدرسه، امتحانات نهایی و فشار والدین و ایزوله اجتماعی دیر رسیدن به سر کلاس، تنبیه یا سرزنش آموزگار، شکست در امتحانات و عقب ماندن از همکلاسیها از اموری هستند که در مدرسه موجب فشار روانی در دانش آموزان میگردند. فشار روانی مرتبط با مدرسه ممکن است در اثر مشکلات روابط بینفردی مانند تضاد و درگیری با دوستان و سایر دانشآموزان، معلمان و یا بدلیل فشار تکالیف مدرسه و ترس
از شکست و عدم دستیابی با اهداف تحصیلی باشد.انتقال از دوره راهنمائی به دبیرستان نیز ممکن است یک تجربه استرسزا برای بسیاری از دانشآموزان باشد. بیگرت، ساگرزو واندنگورگزارش کردند که دانشآموزانی که در طول مدت انتقال از راهنمائی به دبیرستان نشانههای استرس را نشان دادهاند، تاکید داشتهاند که احساس عدم اعتماد و ناراحتی آنها بدلیل عوامل استرسزایی مانند برنامه درسی فشرده، ساعات طولانی، سیستم نمرهدهی پیچیده و کیفیت تکالیف درسی بوده است (15،16و17) .
بنابراین میتوان نتیجه گرفت یکی از منابع ایجاد فشار روانی و انتظارات از نوجوان، مدرسه و شرایط تحصیلی میباشد که میتواند منبع بزرگی از استرس که به عنوان استرس تحصیلی[1] شناخته شده است، لحاظ گردد. تعاریف متعددی درباره استرس مطرح شده است که در یکی از آنها کینگ و همکاران استرس را به عنوان هیجانی منفی که به تردید درباره مقابله مربوط است، تعریف کردهاند. به نظر میرسد که این تعریف با استرس در حوزه تحصیلی ارتباط نزدیکی داشته باشد ، چرا که از دانشآموزان به طور فزایندهای انتظار میرود با حجم بالایی از تکالیف مواجه شوند و این مسئله میتواند زمینه تردید درباره ' خود ' را فراهم کند. استرس تحصیلی به احساس نیاز فزاینده به دانش و به طور همزمان، ادراک فرد مبنی بر نداشتن زمان کافی برای دستیابی به آن دانش اشاره میکند (18و 12).
عملکرد مناسب در مدرسه از پرفشارترین و دشوارترین جنبه زندگی جوانان و نوجوانان است. این دوران در زمینه تحصیل سرنوشتساز است. نوجوانانی که میخواهند به جائی برسند، عزمشان را جزم میکنند و درس و مدرسه را مرکز و مدار تلاش خود قرار میدهند. بهاینترتیب در ا
توجه : فایل بالا دارای پشتیبانی و امکان پیگیری است که با کلیک بر روی (دریافت فایل) نمایش داده خواهد شد
با تشکر از انتخاب شما